دلتنگی و سرماخوردگی وروجک من...
الان ۵روزی میشه که مامانی و بابائی رفتن حج و ما یک دنیا دلتنگشون هستیم مخصوصا خاله نفیسه که این روزها خیلی بی قراره...... اما ما سعی می کنیم تنهاش نذاریم سرش رو گرم کنیم که کمتر دوری مامانی رو حس کنه... و فردا قراره آش پشت پا براشون بپزیم.............. و از وروجکم بگم که سرما خورده: خدا رو شکر اصلا تب نکردی مامانی اما روزای اول یکسره اتسه می کردی همراه با آبریزش شدید .آدم جیگرش کباب می شد وقتی می دیدت...... اما الان خدا رو صدهزار مرتبه شکر بهتری آبریزشت تقریبا قطع شده اما خاله آزاده رو حسابی مریض کردی اینجا محو آکواریوم شدی عزییییییییییییییییییز دل ماااااااااادر: دیروز بابائی کالسکه شما رو آورد تا ببی...
نویسنده :
♥مامان فاطمه♥
14:02